۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

گويندگي خبر


شخصي بنام مهرزاد دانش كه او را نمي شناسم و فقط اسمش را در روزنامه جام جم ديده ام در مورد من مطلبی را در روزنامه
جام جم بتاريخ 27 تير 88 در ضميمه قاب كوچك نوشته است كه ديدگاه خود را در باره من نوشته است.
اين مطلب را از آن روزنامه در اينجا نقل كرده ام:
درباره گويندگي خبر با نگاهي به پرونده كاري قاسم افشار
اعتقاد به اصول كاري

يكي از مهم‌ترين و پربيننده‌ترين برنامه‌هاي تلويزيوني در هر جايي از جهان، بخش‌هاي خبري آن است. براي اين كه چرا اين جذابيت گسترده در مورد اين برنامه‌ها وجود دارد، البته دلايل خيلي زيادي را مي‌توان برشمرد اما نكته‌اي كه در اين بين از جمله عوامل بالقوه ارتقاي كيفيت برنامه‌هاي خبري به حساب مي‌آيد، به گويندگان اخبار معطوف است. هر گوينده موفق تلويزيوني واجد مهارت‌ها و ويژگي‌هايي است.

برخي از اين جنبه‌ها قطعا به استعدادهاي فردي و مهارت‌هاي ذاتي گوينده خبر مربوط مي‌شود. اين جنبه‌هاي شخصي تا حد زيادي مي‌تواند توانمندي‌هاي گوينده را در ارتباط با حرفه‌اش تحت تاثير قرار دهد. مثلا اگر صداي فردي گيرا نباشد و ظاهرش هم بر اساس معيارهاي معمول و متداول جذاب نباشد، آيا قابليت حضور در كسوت گوينده بخش خبر تلويزيون را دارد؟ اگرچه اين پرسش ممكن است تا ميزاني بسته به سليقه مديران بخش خبري باشد و مثلا آن چه نزد يكي جذاب نمي‌نماياند براي ديگري شرطي مناسب به حساب آيد، ولي روي هم رفته و به هر حال، يك سري شرايط حداقلي لازم به نظر مي‌رسد. صدالبته لازم نيست چهره يك گوينده شبيه به ستارگان سينما باشد و يا صدايي منطبق با خوانندگان و يا دوبلورها داشته باشد، اما كفي از اين داشته‌ها، از ملزومات است. با اين حال همان طور كه گفته شد، اين‌ها مواردي استعدادي و خدادادي است و مهم تر از آن، امتيازهاي اكتسابي است كه مي‌تواند يك گوينده اخبار را وجهه‌اي معتبرتر و موجه‌تر ببخشد. مثلا يكي از اين امتيازها، سرعت روخواني و درك بالاي مطالب در حداقل زمان ممكن است. دنياي امروز دنياي اطلاعات انبوه است كه در آن سرعت، نقش اول را در تبادلش ايفا مي‌كند. مهارت‌هاي قرائت از يك طرف و انعطاف‌پذيري قابليت‌هاي گويشي از طرف ديگر از جمله بهره‌مندي‌هاي بايسته ديگر در اين حوزه است. يك گوينده خبر بايد در آن واحد بتواند هم واژه‌ها را روشن و واضح ادا كند، هم نوع لحن خود را متناسب با بافت مضموني و اهميتي خبر به كار گيرد، هم ضرباهنگي هم ريتم با اقتضائات دنياي مدرن سريع تبادل اطلاعات اتخاذ كند. در عين حال نكته مهم‌تر از همه اينها، ميزان بهره گوينده از دانش و معلومات دنياي اخبار است. گوينده‌اي كه خود نداند مثلا در رواندا چه مي‌گذرد و يا تفاوت موقعيت سياسي، ايدئولوژيك آرژانتين و برزيل در چه مواردي متجلي است و يا تأثيرات اجتماعي انتخابات در رفتارشناسي را‡ي‌دهندگان در چه محورهايي بروز دارد و از اين قبيل نكات، قطعا در وجهه اعتباري حرفه‌اي‌اش تأثير منفي مي‌گذارد. البته منظور اين نيست كه گوينده خبر بايد يك انديشمند و عالم علوم سياسي و اجتماعي باشد، اما مسلم است كه هر چه داشته‌ها و آگاهي‌ او از محيط پيرامون كشورش و ساير نقاط دنيا بيش‌تر باشد وقوفش به آن چه تحت عنوان خبر در اختيار مخاطبان رسانه مي‌گذارد مسلط‌تر خواهد بود. اين نكته البته در اين مورد كه هرچه نوع خبر شكل تخصصي‌تر داشته باشد بيش‌تر صدق پيدا مي‌كند. طبعا گوينده‌اي كه اخبار ورزشي مي‌خواند با گوينده‌اي كه مربوط به بخش اخبار علمي و فرهنگي و هنري است تفاوت دارد و جدا از همه مسائل مربوط به لحن و... لازم است كه هر يك بضاعتي تخصصي در امر فرمت و ژانر خبري خود داشته باشند. معمولا اگر گوينده‌اي موقع قرائت متن خبري در تلفظ اسامي شخصيت ها، اماكن و اصطلاحات دچار لكنت و تپق شود، نشانگر آن است كه او در حوزه تخصصي آن بخش خبري چندان ورود حرفه‌اي ندارد. علاوه بر همه اين ها، نكته ديگر به ساير عناصر موجود در مناسبات خبري برمي‌گردد. يك گوينده جدا از فن بيان و مهارت در گويش و داشتن معلومات مرتبط با اخبار تخصصي و يا عمومي، لازم است تا روي اجزاي صحنه و پشت صحنه هم تسلط داشته باشد. اين تسلط معطوف به دوربين، كارگردان صحنه، وقايع پشت دوربين، اخبار جديدي كه فوري به دست گوينده مي‌رسد و بايد آني قرائت شود، و خيلي موارد ديگر است. البته گويندگي خبر، ظرايف فراواني مي‌طلبد كه اين مقال، مجال بيش از اين را نمي‌طلبد.

آيا اين استانداردهاي خبري در مورد گويندگان سيماي جمهوري اسلامي ايران تا چه ميزان جاري است؟ هر كدام از بينندگان ايراني، به ويژه كساني كه در سال‌هاي پايان جواني خود و بيشتر به سر مي‌برند، قطعا نام‌هاي خاصي را در اين خصوص به ياد دارند. البته اكنون اخبار تلويزيون چنان تنوع و گسترشي يافته است كه در بسياري از زمينه‌ها از جمله گويندگي پيشرفت‌ها و به روزپردازي‌هاي پرشماري صورت پذيرفته است، اما اين امر از اعتبار گويندگان قديمي‌تر خبر نكاسته است. از بين اين گويندگان پيش كسوت‌تر، نام چند تن از جمله آقايان فؤاد بابان، محمدرضا حياتي و قاسم افشار بيش از بقيه در ذهن و حافظه تاريخي مربوط به ژورناليسم خبري تلويزيون باقي مانده است. در اين فرصت به نام آخر، يعني قاسم افشار در حدي اجمالي نظر خواهيم انداخت. افشار را خيلي از ما تماشاگران اخبار سيما مي‌شناسيم و از همان سال‌هاي پرالتهاب دهه 1360به ياد داريم كه چگونه مهم‌ترين اخبار مربوط به جنگ ايران و عراق، اغتشاشات داخلي كه آتشش به دست عوامل ضد انقلاب برافروخته مي‌شد، موقعيت‌هاي خاص اقتصادي، بحران‌هاي سياسي در سطوح مختلف، اوضاع و احوال حاد دنيا در فضاي دو قطبي و پروژه‌هاي جنگ ستاره‌اي و... با صدايي گرم و چهره‌اي دلنشين به سمع و نظرمان مي‌رسيد. قاسم افشار در 13 آبان سال 1330 در تهران به دنيا آمد. او سال‌هاي ابتدائي را در مدرسه مهدوي (در خيابان شريعتي) طي كرد و سال ششم را در مدرسه صمصاميه در شهر قصرشيرين گذراند. افشار سال‌هاي بعدي را هم در دبيرستان‌هاي وصال و خامنه‌اي طي كرد. او سال اول دانشگاه را در رشته روان‌شناسي در مدرسه عالي پارس در خيابان شريعتي گذراند ولي اين مقطع را نتوانست ادامه دهد چون مصادف با انقلاب فرهنگي شده بود. بعد از پايان تعطيلي دانشگاه‌ها به دانشگاه علامه طباطبائي رفت و از اين دانشگاه ليسانس روان‌شناسي گرفت و سپس از دانشگاه آزاد اسلامي مدرك فوق‌ليسانس در رشته روان‌شناسي گرفت. اما تجربيات مربوط به مسأله خبر خيلي زودتر از اين پيشرفت‌هاي تحصيلي حاصل شده بود، آن سان كه او بعد از انقلاب اسلامي در سال 1360 يعني در سن سي سالگي وارد صدا و سيما شد و به عنوان گوينده اخبار راديو و تلويزيون آغاز به كار كرد. وي از قديمي‌ترين گويندگان صدا و سيما است و تاكنون مشغول به فعاليت است. افشار علي‌رغم جديت جاري در لحنش، شمايلي مهربان و معمولا لبخند بر لب دارد و با تسلطي مثال‌زدني بسته به نوع خبر لحن خويش را تغييري نسبي مي‌داد و به خوبي تماشاگر را در جريان حسي اخبار قرار مي‌داد. اين گوينده مجرب، صدايي محكم و نگاهي نافذ دارد و تعادل مناسبي را بين متن و دوربين برقرار مي‌سازد. او به عنوان يك گوينده متبحر و قديمي بارها در نشست‌هاي مختلف حرفه‌اي و صنفي صدا و سيما هم شركت كرده است و از تجربيات خود صحبت به ميان آورده است. او در يكي از اين نشست‌ها گفته بود: «نكته‌اي كه در كار گويندگان و گزارشگران كمتر به آن توجه مي‌شود شكل صحيح تلفظ لغات و كلمات است كه در بعضي مواقع اين بي‌دقتي به كليت خبر لطمه وارد مي‌كند. هم چنين از آنجا كه گوينده رابط بين عوامل پشت صحنه و مخاطب است، بينند‌گان ممكن است ناهماهنگي‌هاي احتمالي را به حساب گوينده بگذارند.» اين گفته نشان مي‌دهد كه همه آن چه كه در آغاز اين نوشتار درباره مختصات گويندگي خبر تلويزيوني آمد تا حد زيادي در شخصيت كاري و حرفه‌اي قاسم افشار متبلور است. افشار در جايي تصريح كرده بود كه معتقد به همه آن چيزهايي است كه طي اين سال‌ها گفته است. يعني صرفا مثل يك ربات خوش‌سخن و خوش‌صدا و مسلط، آن چه نوشته‌اند را قرائت نكرده بلكه به حرف‌هايي كه در قالب خبر مي‌زند اعتقاد دارد. اين حرفه‌اي‌گري و اعتقاد به اصول كاري نكته‌اي اساسي است كه لزوم كار گويندگي مي‌باشد.
آدرس اینترنتی مطلب فوق:

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100912287974

هیچ نظری موجود نیست: