۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

جهان بی لیلی هیچ است

 دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد
صفحه اش صحرا و انگشتان قلم
بر مراد خویشتن میزد رقم
گفت کی مجنون شیدا چیست این
مینویسی نامه سوی کیست این
گفت مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست با من کام او
عشق بازی میکنم با نام او
غیر لیلی در جهان هیچ است هیچ
چون تو مجنون نیستی بر ما مپیچ


هیچ نظری موجود نیست: