۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه

وصف شیعه واقعی

بشنو اینک داستان شیعه را
تا به پرواز آورد اندیشه را
هان مرام شیعه حق و خون بود
حق چو لیلی ، شیعه چون مجنون بود
جوشنی از - لا - به تن دارد مدام
ذوالفقار شیعه کی دارد نیام
شیعه یعنی ذبح اسماعیل من
شیعه یعنی من برون انداختن
شیعه روح رزم بر تن میکند
دائما پیکار با من میکند
شیعه باید در ولایت گم شود
تا می سافی درون خم شود
شیعه یعنی دل به مولا باختن
توسن جان تا اناالحق تاختن
شیعه بر دل مهر الا میزند
از جگر من کنت مولا میزند
 شیعه یعنی تا خدا دیوانگی
شیعه یعنی یا علی مردانگی
شیعه یعنی گریه با صوت جلی
همنوا در چاه با آه علی
شیعه باید چاه را معنی کند
درد سرالله را معنی کند
شیعه یعنی سوز تب های علی
شارح اسرار شب های علی
کار شیعه عاشقی تا مردن است
پیش روی یار سیلی خوردن است
شیعه یعنی صورت نیلی شده
شیعه یعنی مست از سیلی شده
شیعه یعنی یک فدک آزادگی
همچو زهرا با علی دلدلدگی
شیعه یعنی صلح در عین ظفر
غرق در طشت پر از خون جگر
شیعه یعنی کوچ تا اوج بلا
عهد بستن با شهید کربلا
شیعه هفتاد و دو تن سر باخته
سر به پای نیزه ها انداخته
شیعه یعنی تشنگی در شط آب
در کنار علقمه مست و خراب
شیعه باید همچو سقای عرب
آبرو بخشد به قانون ادب
گر که او صد درد را شافی شده
در غدیر خم می صافی شده
شیعه یک زینب اسارت در بلاست
در تشیع زن سفیر کربلاست
شیعه شیدا در تمام عالمین
شیعه یعنی عشق بازی با حسین
شیعه یعنی کشته در قنداقه ها
عاشق شش ماهه دارد کربلا
شیعه سر بر نیزه دارد تا ابد
در گلو سر نیزه دارد تا ابد
ما نه اکنون عاشق و دیوانه ایم
از پر قنداق ما دیوانه ایم
قلب شیعه گشته مالامال دوست
انتظار یک فرج آمال اوست
میوه نخل ولایت مهدیا
ای گل زهرا گل نرگس بیا


۱ نظر:

Anonymous گفت...

جناب افشار یادم هست چندین سال قبل در شهر ما که اکثریت اهالی آن اهل تسنن هستند در یک سمینار شما تشریف آوردید و در بین ما اهل تسنن شعر شیعه را خواندید و از سیلی زدن و رخ نیلی و مظلومیت علی گفتید و ما اهل تسنن را در آن مجلس به گریه وادار کردید . آن روز همه ما به شما آفرین گفتیم و گفتیم که هدهد شیعه چقدر قشنگ با طنین خوش صدایش در بین اهل تسنن از شیعه دفاع می کند
برای شما آرزوی موفقیت بیشتر دارم